مهر پدر بِه ز ریال و دالر
گاهی برخی از ما در زندگی دنیا، چنان غرق میشود؛ مانند کسی که تا حلقومش به باتلاق فرو رفته است و نمیتواند دستوپایش را حرکت دهد و جز تعفنوبدبویی چیزی دستگیرش نمیشود.
هرچند که ما مأموریم تا حصهمان را از دنیا فراموش نکنیم، اما لازم است که اعتدالومیانهروی -که یکی از شاخصههای ویژۀ این امت است- را در تمام ابعاد زندگیمان به خاطر داشته باشیم و بر آن عمل کنیم!
قصد دارم یکی از مستندهای که در زندگیام دیدهام را با شما در میان بگذارم؛
یکی از بستگانمان مدتی از خانوادهاش دور شد، تا -به گفتۀ خودش- مخارج خانوادهاش را تأمین سازد.
در آستانۀ آمدآمد عید قرار داشتیم. همۀ آنهایی که از خانواده دور بودند، کمکم به خانه برمیگشتند، تا ایام عید را در کنار خانواده سپری کنند، اما این دوست ما برنگشت.
متأسفانه در این ایام، خانوادۀ اوشان با مشکلات سختی دچار شد، ولی هیچ مشکلی بالاتر از نبود یک پدر در خانه نبود.
هرچند که ما تلاش میکردیم تا به کمک دوست غایبمان، نیازهای آنها را برآورده و مشکلاتشان را برطرف سازیم، اما همه میدانیم که پرساختن جایگاه خالیِ یک پدر، سخت و ناممکن است.
هنوز آن لحظه را فراموش نکردهام که میخواست با بچۀ دوسالهاش از طریق تلفن به صورت تصویری صحبت کند، وقتی نگاه آن بچۀ خردسال و معصوم به پدر افتاد، تلفن را به زمین زد و شروع به گریه کرد.
کودک معصوم هنوز توان حرفزدن را نداشت، اما به جای زبانش، قلبش و برخوردهای کودکانه و زیرکانهاش همهچیز را به نمایش گذاشت.
حقا که آن لحظه، نزدیک بود قلبم شکافته شود.
پس از اینکه کودک را آرام کردیم، تلفن را برداشتم، با اوشان تماس گرفتم.
هرچند که ما همیشه با هم در تماس بودیم، اما اینبار متفاوت بود.
با اینکه اوشان از من بزرگ بودند و سنوسال بیشتری داشتند، اما همین که تماس وصل شد، با کمال پُررویی و بیادبی گفتم:
فلانی! میخواهی به کجا برسی و چهکاره شوی!
دوستداری میلیونر شوی و برای خود بانک و تجارتخانۀ جهانی بسازی!
اگر واقعاً در پی آسایشوآرامش و خوشحالی خانوادهات هستی، وجود شما در کنار آنها -خصوصاً در این ایام- بزرگترین ثروت و خوشحالی است.
متأسفانه من عصبانی بودم و کلمات تندی به اوشان زدم، اما خدا را شکر که مرا درک کرده، فوراً تشکر و عذرخواهی نمود.
با اینکه این ماجرا مدتها پیش اتفاق افتاد، اما هنوز آن را فراموش نکردهام؛ هربار که به ذهنم خطور میکند، فوراً به یاد نگاههای معصومانه و اشکهای مرواریدمانند آن کودک خردسال میافتم و هنوز هم قلبم را به تپش میاندازد.
متأسفانه از این ماجراها، در جهان کنونی -خصوصاً در کشور عزیزمان- زیاد اتفاق میافتد و نتیجهاش هم، توجه نداشتن به اعتدالومیانهروی در امور زندگی است.
✍️ خلیل الرحمن خباب
۱۰ مهر - میزان ۱۴۰۰