فیلسوفان مدرن
مدتی پیش با مردی مواجه شدم که در این دنیا جز خودش کسی را قبول نداشت.
هرگاه از عالمی نام میبرد، با دنیایی از توهین و بدگویی او را نشانه میگرفت و مدارس را آشیانۀ فساد و فتنهانگیزی میخواند.
ادعاهای بزرگی داشت و خود را خبره و دانا میپنداشت.
دانای قرآن و آگاه حدیث؛ نه مفسیری را قبول داشت و نه احترام محدثی را رعایت میکرد.
از هر حزب و گروهی که نامی به میان میآمد، با کلمات و جملات تندی به رگبار میبست.
یکی از مدارس بزرگ جهان را نام برد که یکی از بنگاههای علوم اسلامی و کاگارههای شخصیتسازی معاصر است و سالانه هزاران انسان مخلص، دعوتگر، اهلدل و مجاهد را به جامعۀ اسلامی و انسانی تقدیم میکند؛ اما او چیز دیگری میگفت؛
- آلونک شیطان است و جز فتنهانگیزی و شرارت کاری انجام نمیدهند!
- در گذشته جای خوبی بود؛ اما امروزه اساتیدش با سیاست ارتباط گرفته؛ در حالی که دین از سیاست جداست!
- اساتید حدیثش خاین هستند و احادیث را تحریف میکنند و اساتید تفسیرش قرآنی غیر از این قرآن میخوانند و تفسیر میکنند!
- و...
سعی کردم جهت تغییر موضع، او را به یکی از موضوعات سیاسی بکشانم تا به کسی توهین نکند و خسته شود و دست از اتهام و بدگویی علما و دعوتگران بکشد که متأسفانه بدتر شد و به دهها رهبر مسلمان مخلص مجاهد اهانت کرد و در ادامه گفت:
خداوند در قرآن گفته است که «أشغل الظالمین بالظالمین».
یکی از دوستانم با شنیدن این حرف، به من نگریست و آهستهآهسته لبخند میزد.
به هرحال، با تلاش بسیار سعی کردیم که موضوع را تغییر دهیم و سرانجام به یاری پروردگار گفتوگویمان به پایان رسید.
متأسفانه در جوامع کنونی، از این قبیل فیلسوفان، دانشمندان و متفکران خودخوانده و خودبافته و خودیافته و خودتافته زیاد شده و در مسایل زیادی به نظریهدهی میپردازند.
در مورد دین نظر میدهند و به اهلعلم و اهلدل خرده میگیرند؛ در حالی که جملههای عربی را با آیات قرآن تمییز داده نمیتوانند.
خود را پاکترین، عالمترین و عاملترین فرد میدانند و همیشه مدعی زیباگویی هستند؛ اما جز فتنهانگیزی و شرارت کار دیگری ندارند.
اینها خود را باختهاند و شناخت درستی از خود ندارند تا چه رسد در مورد دیگران و خصوصا در مورد دعوتگران و اهلدانشوبینش نظریهپردازی کنند.
✍️ خلیل الرحمن خباب
۱۶ سرطان / تیر ۱۴۰۱