روشنفکران اهلمطالعه
در شگفتم از برخی مسلمانان به اصطلاح روشنفکر و فرهیخته که با وجود داشتن منابع معتبر و ارزشمند و سرچشمههای دانش و حکمتی چون قرآن کریم و احادیث گهربار رحمة للعالمین و اقوال صحابه و بزرگان دین، به کتابها و سخنان بیهودۀ غربیها میپردازند و ادعا میکنند که آنها دانشمند و فیلسوف هستند.
آیا علم و دانش یا مطلب و موضوع مهمی وجود دارد که در قرآن عظیمالشأن و احادیث پیامبر مهربانیها و سخنان زرین بزرگان دین از آن ذکر نشده باشد؟
آیا قرآن و حدیث برای خوشبختی و سعادت یک مسلمان کافی نیست؟
آیا ما مسلمانان که در گذشته به دنیا درس تمدن میدادیم و این همه منابع ارزشمند داریم، اینقدر حقیر و بدبخت شدهایم که به مجموعهای از اراجیف و خزعبلات غربیها بپردازیم؟
شاید این سخنم برخی از این دانشمندان را ناراحت و عصبانی کند که سخنان آنها درست است و لطفا اهانت نکنید؛ همچنین گفتههایشان موافق قرآن و حدیث است.
پس اگر وقتی موافق قرآن و حدیث است، چه نیاز به سخنان آنهاست؟
مثلا وقتی در قرآن و حدیث و کتابهای مسلمانان در مورد فضایل نماز، روزه، اخلاق، اعتدال، صداقت، رازهای خوشبختی و... ذکر شده، چه نیاز است که برای دستیابی به این مسایل به کتب غربیها مراجعه کنیم؟
متأسفانه بسیاری از این فیلسوفان ما حتی آگاهی چندانی هم از قرآن و حدیث ندارند و در بسیاری از مسایل و احکام دینی مشکل دارند؛ اما با این وجود، تیتر کلامشان سخن غربیهاست و تمام اوقاتشان را صرف مطالعۀ نوشتههای آنها میکنند.
من کوتهفکر و کوتهنگر نیستم و نمیگویم که مطالعۀ کتب غربیها به هیچ وجه درست نیست؛ بلکه منظورم این است که برای یک مسلمانی که آگاهی چندانی از دین ندارد و از قرآن و حدیث چیزی نمیداند و حتی روخوانی قرآن را درست یاد ندارد، به هیچ عنوان درست نیست که به نوشتههای آنها بپردازد.
یا یک مسلمان بدون اینکه نیاز مبرمی داشته باشد، تمام وقت خود را صرف مطالعۀ نوشتههای آنها میکند و هیچ وقتی برای تلاوت قرآن و مطالعۀ کتب دینی ندارد و همهجا از سخنان غربیها یاد میکند و تنها چند آیه و حدیث را حفظ کرده که در مورد صلح و آرامش و فضیلت علم و دانش است و بس، چنین انسانی نه تنها سودی برای جامعه و مسلمانان ندارد؛ بلکه وبال بزرگی برای امت اسلامی است.
در مورد مسایل دینی و احکام شرعی، به هیچ مسلمانی جایز نیست که به کتب غربیها مراجعه کند و براساس گفتههای آنها عمل نماید؛ اما در مورد امور دنیوی و عصری، برای اهلعلم و انسانهای خبره اشکالی ندارد.
ما هربار که از اساتیدمان و علمای بزرگ در مورد نوشتههای غربیها سؤال میکنیم، همیشه ما را به محتاطبودن توصیه میکنند و میگویند: «خُذ ما صفا ودع ما کدر»؛ «از زیباییهایش بگیر و زشتیهایش را فرو گذار».
پس حتی برای آنانی که از قرآن و حدیث آگاهی دارند هم درست نیست مثل داس تر و خشک را درو کنند و در سبد فکر بیندازند.
روزی حضرت عمر بن خطاب رضیاللهعنه نزد رسولالله صلیاللهعلیهوسلم شروع به خواندن کتابی کرد که از یکی از اهلکتاب (یهود و نصارا) به دستش رسیده بود، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم سخت خشمگین شدند و فاروق اعظم رضیاللهعنه را از این کار بازداشتند.
اسلام دین دانش و تمدن است و نیازمند هیچ فکر و فرهنگ و دانش دیگری نبوده و نیست.
✍️ خلیل الرحمن خباب
۲۹ سرطان / تیر ۱۴۰۱